فاش شدن راز عاشقانه ام مرا به رسوایی کشاند

کاش مثل گذشته در غفلت بودم..غفلتی که مرا از تو دور میکرد

همیشه برایم سوال شد،چرا او نرفت و ماند

ماندن او دلیلی برای رسیدن من به او نبود

پس چرا من با دست خویش دامن زدم برای رسیدن به او

او برای من تنها یه عشق بود..نه سرنوشت رسیدن به او

به او بگوید....

به او بگوید که من در گفتن تو را دوست دارم...

نه به فکر فریب بودم و نه در دروغ غو طه ور

فرمان عشق بود.اما نمیدانستم تقدیر چیز دیگریست

هر چند این سالها هر دو محنت تنهای می کشیم..گاه به

یاد تو هستم..

آیا تو هم چنینی...؟!

:(
5 امتیاز + / 0 امتیاز - 1393/06/15 - 21:43